کد مطلب:154087 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

گزارش کشته شدن حسین به مدینه منوره
عبیدالله بن زیاد پس از آن كه سرهای شهدا را به شام فرستاد عبدالملك سلمی را خواست و گفت به مدینه برو و بشارت قتل حسین را به امیر مدینه عمرو بن سعید بن العاص برسان، عبدالملك می خواست عذر بیاورد لیكن ابن زیاد نپذیرفت كه انعطاف پذیر نبود، مبلغی به او داد و گفت اگر مركبت در راه ماند مركب دیگری بخر و سریع خود را به مدینه برسان مبادا قبل از تو دیگری خبر را برساند.

عبدالملك گوید: چون وارد مدینه شدم مردی از قریش مرا دید و پرسید چه خبر؟

گفتم: الخبر عند الامیر! «خبر نزد امیر است».

قریشی گفت: «انا لله و انا الیه راجعون». حسین بن علی (ع) كشته شد.

عبدالملك بر حاكم مدینه وارد شد، حاكم پرسید: هان چه خبر؟

عبدالملك گفت: خبری كه امیر را خوشحال كند، حسین كشته شد!


والی مدینه گفت: پس برو و در كوچه ها اعلان كن.

عبدالملك گوید: وقتی صدای اعلان من بلند شد چنان ناله و شیونی از خانه های بنی هاشم برخاست كه هرگز این چنین ناله ای از كسی نشنیده بودم، وقتی گزارش كار را به عمرو بن سعید دادم خوشحال شد و خندید و گفت:



عجت نساء بنی زیاد عجة

كضجیج نسوتنا غداة الارنب [1] .



زنان بنی زیاد ناله كردند همان طور كه زنان ما در روز ارنب ضجه و ناله نمودند.

سپس گفت: هذه واعیة بواعیة عثمان [2] .

«یعنی امروز بنی هاشم به تلافی روزی است كه عثمان كشته شد. [3]


[1] ارنب جنگي بود ميان بني زبيد و بني زياد كه بني زياد شكست خوردند و بني زبيد انتقام گرفتند و عمرو بن معديكرب شاعر بني زبيد چنين گفته است.

[2] توضيح اين موضوع قبلا بيان شد. به فهرست مراجعه كنيد.

[3] نفس المهموم ص 415 طبري ج 7 ص 383. بحار ج 45 ص 121 - ارشاد مفيد ص 247.